محل تبلیغات شما



بعد از اظهار نظر نه چندان مثبت سه کوه نورد بزرگ لهستانی درباره "پروژه ممکن" نیرمال پورجای نپالی، که خود نیز در بین تکمیل کنندگان پروژه 14 قله بالای هشت هزار متری بودند، اینبار دو کوه نورد نامی از ایتالیا پروژه ممکن را ارزیابی کرده اند.

Simone Moro and Nirmal Purja

سیمونه مورو (Simone Moro) که با صعودهای زمستانی قلل هشت هزار متری و کارهای خارق العاده اش در هیمالیانوردی و تجربه بالای خود در بین اهالی کوه نورد در سراسر جهان یک آی بشمار می ورد، معتقد است که بیشتر کوه نوردان با صعود از مسیرهای نرمال و با دراختیار داشتن کپسول اکسیژن و طناب های ثابت گذاری شده و راهنما و صعود در هوای خوب قصد قهرمان سازی و تکمیل پروژه 14 قله را دارند و نیرمال پورجا پایانی بر این قهرمان سازی دروغین بود. 

مورو معتقد است که با تجربه وسیعی که در هیمالیانوردی دارد می تونه یک لیستی کمتر از ده نفر بسازه که با این امکانات نیرمال توان ثبت چنین رکوردی را دارند.

سیمونه همچنین با انتقاد از اونهایی که موفقیت و دستاورد نیرمال رو رد می کنند اضافه میکنه که به جای این کارها باید همه کوه نوردان سعی کنند پروژه نیرمال پورجا رو از مسیرهای نو، بدون استفاده از کپسول اکسیژن و طناب ثابت گذاری شده و در زمستان یا در قلل صعود نشده و مناطق بکر تکرار کنند.

مورو به کوه نوردان آینده توصیه می کنه که اگر قصد دارید ماجراجویی کنید وقتتان رو با صعود 14 قله هشت هزار متری هدر ندید.

او همچنین اضافه می کنه که اگر تا دیروز برای جلب توجه رسانه ها و اسپانسرها بهانه ای برای صعود 14 قله از مسیر نرمال داشتید، نیرمال پایان تر و تمیزی رو به این نمایش رقم زده است.

Reinhold Messner and Purja at Nanga Parbat Base Camp

رینهولد مسنر (Reinhold Messner) دیگر کوه نورد نامی ایتالیایی که اولین کوه نورد تکمیل کننده پروژه 14 قله در تاریخ کوه نوردی به شمار می رود در اظهار نظرش گفته که از سرعت اتمام این پروژه توسط پورجا شگفت زده شده است. او می گوید که نیرمال ظرفیت بالایی از مدیریت مالی و لجستیکی و هدایت و توان بالای بدنی را به نمایش گذاشته است.

مسنر با تایید اینکه کار نیرمال با کار کوه نوردی چون کوکوچکا قابل مقایسه نیست، اضافه می کنه که پورجا نیز قصد این رو نداشت که با این کار خودش رو بهتر از "لهستانی بزرگ" نشون بده. مسنر می گوید که نیرمال پورجا هیچوقت استفاده از کپسول اکسیژن و هلی کوپتر برای رفت و آمدهای سریع در کوهستان رو مخفی نکرده است. 

رینهولد مسنر معتقده که نیرمال پورجا به عنوان یک کوه نورد نپالی و نه به عنوان یک شرپا (نیرمال یک شرپا نبود و حتی در ارتفاعات نیز به دنیا نیامده است) نشان داد که توان هدایت اکسپدیشن های هیمالیانوردی رو همانند راهنماهای محلی آلپ در اواخر قره 19 میلادی رو به شکل مستقل دارد.

اما بر خلاف مسنر و سیمونه که نگاه مثبتی به این پروژه داشتند کریس بونینگتن (Chris Bonington) کوه نورد نامی برریتانیایی می گوید: "کاری که نیرمال انجام داده کاملا خارق العاده است اما کوه نوردی نیست. کوه نوردی واقعی اکتشاف و پیدا کردن مسیرهای نو و تکرار نشده به قله است. من این کار رو به عنوان یک اتفاق مهم نمی بینم."

استفان ونب (Stephen Venables) کوه نوردی که اورست را از مسیر نو صعود کرده نیز در اظهار نظر خود می گوید که " واقعیت اینکه او از کپسول اکسیژن استفاده کرده از موفقیت او کم می کنه. و اینکه می دونم او  از طناب ثابت نیز استفاده کرده است. اونطور که من می دونم این دقیقا یک کوه نوردی نیست. این واقعه در کتاب رکوردهای گینس ثبت خواهد شد ولی در تاریخ کوه نوردی در پاورقی به آن اشاره خواهد شد.

اما سخت ترین انتقاد رو رئیس فدراسیون کوه نوردی هندوستان آقای آمیت چوداری (Amit Chowdhuary) درباره نیرمال پورجا کرده اند و گفتند که "ما از این نوع حیله به هیچ وجه حمایت نمی کنیم. اگر شما 20 نفر در اختیار داشته باشید که شما رو حمایت کنند، البته شما هم می تونید این کار رو بکنید."

برداشت از ExplorersWeb


نیرمال پورجا و تیم پروژه ممکن در احساس فضانوردان آپولو
Apollo astronauts impression

با بازگشت نیرمال پورجا شرپا و تیم پروزه ممکن متشکل از مینگما شرپا، گالجی شرپا و گسمن تامانگ به خانه در کاتماندو بحث ها سر چرایی و ارزش پروژه ممکن نیز شروع شده است. بحث هایی که شاید به نظر بعضی ها خوشایند نباشه ولی سایت اکس وب نظر سه تن از کوه نوردان برتر لهستانی را آورده که خواندن این مطالب انسان رو به بیشتر فکر کردن وادار می کنه.

کریستوف ویلیسکی (Krzysztof Wielicki) کوه نورد بزرگ لهستانی و نفر پنجم لیست تکمیل کنندگان پروژه 14 قله بالای هشت هزار متری درباره تلاش پورجا گفته که " این یک پیروزی و موفقیت اجرایی و سازمان دهی شده است و فاقد اهمیت بیشتر از آن"

هموطن خوش ذوق ویلیسکی یعنی پیوتر پوشتلنیک (Piotr Pustelnik) که نفر 20 ام در لیست تکمیل کنندگان پروژه 14 قله بالای هشت هزاری ست می گوید " از لحاظ فیزیکی و شرایط بدنی اون یک غوله ولی دیدگاه وارسته ای نسبت به این موفقیت ندارم"

دیگر کوه نورد پیشگام لهستانی یعنی لشک سیچی (Leszek Cichy) که به همراه کریستوف ویلیسکی اولین صعود زمستانی اورست را رقم زده بود از این بیم دارد که کار برجسته ای که نیرمال پورجا انجام داده می تونه منجر به نابودی هیمالیانوردی بشه. او معتقده که صعودهایی که دارای ارزش می باشند "باید شامل مسیرهای جدید و سخت برای مثال بر روی قلل شش هزار متری، غلبه بر دیواره های جدید، اکتشاف مناطق کوهستانی بکر و صعود قله های فتح نشده ولو با ارتفاع کم به تنهایی و در زمستان باشند."

به طور کل این سه کوهنورد لهستانی موفقیت نیرمال پورجا رو رکورد شکن معرفی کرده اند نه یک اتفاق تاریخی و مهم. از نظر کوهنوردی حرفه ای او سالها از کوکوچکا، مسنر و لورتان عقب است.

 

برداشت از Explorersweb


Nirmal Purja. Photo: Project Possible
نیرمال پورجا شرپا
​​​​​​

بیش از 12 ساعت از صعود پورجا و مینگما به قله شیشاپانگما میگذرد و خبر پیروزی باورنکردنی صعود 14 قله بالای هشت هزار متری در عرض 6 ماه و 6 روز (9 روز) توجه تمام دنیا رو به خودش جلب کرده است. پورجا شرپا و مینگما شرپا هر دو این پروژه رو به اتمام رسوندند و در رده 43 و 44 مین نفرات تکمیل کنندگان این پروژه قرار گرفتند، ولی تفاوت این دو شرپا در اینه که پورجا رکورد سریع ترین زمان اتمام پروژه رو به خودش اختصاص داده و مینگما رکورد جوان ترین شخص تمام کننده پروژه 14 قله بالای هشت هزار متری با 30 سال سن رو به خودش اختصاص داده است.

با این حال همان طور که همگان می دانند صعود تنها نیمی از برنامه است و باید منتظر بازگشت سالم آنها به کمپ های پایین تر باشیم تا داستان صعودش رو خودش برای همگان بازگو کنه.

اما نکته جالب اینجاست که از بیشتر جهات مقایسه این صعود سریع و تکمیل پروژه با صعودهای یرزی کوکوچکای افسانه ای از لهستان و کیم چانگ هو از کره جنوبی منصفانه نیست! چرا که اون زمان این کوهنوردان در حال صعود 14 قله بالای هشت هزار متری بودند در حال رقابت و مسابقه با کسی نبودند و به همین خاطر صعود های اونها هفت سال بیشتر زمان برد تا تکمیل بشه. علی الخصوص سه تا از صعود های یرزی کوکوچکا در زمستان و برای اولین بار بوده همه صعودهاش به غیر از اورست بدون استفاده از کپسول اکسیژن بوده است.

همچنین با نگاهی به صعود های اون زمان میشه دید که امکانات، منابع و تجهیزات زمان جنگ سرد با تکنولوژیی که پورجا شرپا استفاده کرده قابل مقایسه نیست.

اما از سوی دیگر پورجا شرپا نیز هیچوقت تلاش نکرده خودش رو با کسی مقایسه کنه یا ادعای اینو بکنه که از همه سریعتره، در واقع این یک خواسته سخت شخصی بوده که اقدام به این کار کرده است. ولی خوب موفقیت او با لجستیک و رفت آمدهای هلیکوپتر مخصوص و یک تیم قوی و تعداد زیادی کپسول اکسیژن برای روز مبادا گره خورده و همچنین از بخت خوب شرایط صعود و آب هوای مناسب برخوردار بود.

در نهایت این شرپای نپالی تلاش و سعی و جسارت بی پایان از خودش به نمایش گذاشت و باعث شد همگان در جهان در افکار خود مبنی بر اینکه ممکن چیست تجدید نظر کنند. 

 

برداشت از ExplorersWeb


دوستان وبلاگ نویس و خوانندگان محترم وبلاگ همانطور که اطلاع دارید در سال 95 اقدام به راه اندازی یک سایت حرفه ای برای آلپ به آدرس Sulduzalp.com کرده بودیم که متاسفاه با عدم پشتیبانی صحیح ایران هاست و وجود بدافزارهایی که با وجود اینکه بارها پاک شدند ولی به دلایل ضعف امنیتی دوباره دامن گیر ما شدند، این وبسایت مدت هاست که از دسترس خارج شده و با صرف هزینه های سنگین ایران هاست برای تمدید دامنه تا امسال دامنه حفظ شده ولی متاسفانه به خاطر بدافزارهایی که به سایت نفوذ کرده سایت در دسترس نیست و آرشیو و زحمات چند ساله هم برای تدوین و ترجمه مطالب به روز کوهنوردی جهان به باد رفته است.

لذا با بازگشت به وبلاگ و ثبت یک دامنه تقریبا رایگان بر روی این وبلاگ تا دو سه روز آینده با آدرس قبلی وبلاگ و با آدرس جدید یعنی Sulduzalp.ir در خدمتتان خواهیم بود.

 

ارادتمند شما

آلتای


خوانندگان محترم و دوستان وبلاگ نویس در پی تصمیمی که هیات مدیره گروه کوه نوردی آلپ سولدوز گرفتند قرار بر این شد تا جهت حفظ و امنیت مطالب منتشر شده خبرهای داخلی، خارجی و برنامه های گروه بر روی وبسایت جدید گروه کوه نوردی آلپ سولدوز منتشر شود و به همین خاطر نیز از دوستان و خوانندگان محترم این وبلاگ دعوت می کنم که از این پس خبرهای وبلاگ رو در آدرس زیر پیگیری فرمایند. از مدیران محترم وبسایت کوه نامه نیز تقاضا دارم که آدرس وبسایت را جایگزین آدرس وبلاگ آلپ سولدوز در بخش فید خوان وبسایت کوه نامه نمایند.

وبسایت آلپ سولدوز
http://sulduzalp.com/

با تشکر آلتای


 

تیم پنج نفره گروه کوه نوردی آلپ سولدوز دیروز جمعه 26 شهریور موفق شدند همگی در سلامت کامل بر بام ایران بایستند. ضمن تبریک این صعود به همنوردانم در آلپ سولدوز گزارش برنامه رو همراه چند تا عکس از برنامه از طرف هادی باغبان تقدیم حضورتان می کنم.

بسمه تعالي

گزارش برنامه دماوند

برنامه دماوند قرار بود هفته پیش اجرا بشه اما بخاطر شرایط بد آب و هوایی موکول شد به این هفته. تماس هایی که با دوستان گرفتم از شرایط آب وهوایی منطقه اطلاعاتی بدست آوردم و با آقاي سپهری صحبت هایی که کردیم شرایط رو برای اجرای برنامه مساعد دیدیم. بنابراین روز سه شنبه جلسه هماهنگی داشتیم که متأسفانه بجز دو سه نفر کسی دیگه تو جلسه نبودند که این یعنی احتمال اینکه برنامه اجرا نشه هست. روز چهارشنبه ظهر به بابک زنگ زدم صحبت هایی که کردیم قرار براین شد که اگه کسی هم نیاد ما دوتایی به برنامه خواهیم رفت و تصمیم گرفتیم وسایلامون رو جمع کنیم. ظهر مسلم زنگ زد و گفت که آماده حضور در برنامه هست و هماهنگی های لازم رو باهم کردیم بعداز ظهر آقاي حبیبی رو دیدیم که گفتن سرشون خیلی شلوغه سعی میکنه که بیاد ساعت 7 بعداز ظهر بود که رفتیم آقاي سپهری رو دیدیم که گفتیم ما چهار نفر آماده حضور در برنامه هستیم صحبت هایی که کردیم قرار شد بریم دنبال ماشین دربستی که پیدا نشد و به همین خاطر تصمیم گرفتیم با اتوبوس بریم. ساعت 8.30 رفتيم بلیط اتوبوس گرفتیم ساعت 9 بود که آقای حبیبی هم تونسته بود کاراشو جمع و جور کنه و بیاد. ساعت 9.30 از جلوی دفتر سوار اتوبوس شدیم و به سمت تهران حرکت کردیم.

صبح ساعت 8.30 به ترمينال تهران رسيدیم. وسایل هارو برداشتیم و ماشین سواری گرفتيم و به سمت قرارگاه فدراسیون تو پلور حرکت کردیم. ساعت 11 به قرار گاه رسیدیم بلافاصله حاضر شدیم و سوار وانت کرایه ای شدیم و به سمت منطقه( گوسفندسرا) حرکت کردیم. ساعت 12 به گوسفند سرا رسیدیم کوله هارو به قاطرچی سپردیم و نشستیم ناهار خوردیم و ساعت 1.30 به سمت بارگاه سوم به راه افتادیم. در طول مسیر آقای سپهری مثل همیشه با صدای دلنشین خودشون لذت برنامه رو دو چندان کرده بود.

 

حرکت از گوسفند سرا

ساعت 5 به بارگاه سوم دماوند رسيدیم. قرارشد اگه تو پناهگاه جاشد تو پناهگاه بمونیم وگرنه بیرون پناهگاه چادر بزنیم باد هم نسبتا شدید بود. داخل پناهگاه یه آقایی بود به اسم حمید باقرپور (اگه اشتباه نکنم)، جا داره ازشون تشکر کنیم استقبال خوبی با چایی ازمون کردند. بعداز خوردن چای کمی نشستیم که صدامون کرد و بخاطر رفاقت و ارداتی که به آقاي سپهری داشتن اتاق خلوت بهمون داد و کلید برق اتاق رو هم که میدونین به هرکسی روشن نمیکنن برای ما روشن کردند. داخل اتاق رفتیم وسایلارو جم و جو کردیم و دوباره چای درست کردیم خوردیم. بعد از کمی استراحت با کمک دوستان و دست پخت بی نظير آقای حبیبی که تو اون ارتفاع برنج دم کشیده با تک دیگ سیب زمینی شام درست کرده بود، مشغول آشپزی بودیم که آقاي حبیبی رفتن بیرون بعد با سرعت وارد اتاق شد ویکی از بچه هارو صدا کرد که یه خانوم خارجی حالش بده من زبونشو نمیفهم بیا باهاش صحبت کن ببین وضعیتش چجوریه. اقای حبیبی که دیده بود این خانم حالش بده، آورده بود دم اتاق. مهندس که انگلیسی رو خیلی عالی بلده رفت باهاش صحبت کرد و آورد داخل اتاق و نشست رو یکی از تخت ها. داخل اتاق فقط میگفت خیلی خیلی خسته ام.  یکی دوتا چای با ليمو تازه که برده بوديم دادیم بهش خورد بعد یکم سوپ دادیم خورد حالش درست شد و کم کم شروع به صحبت کردن کرد.

بالاتر از بارگاه سوم

پایین آبشار یخی

داستان از این قراره این خانم که لهستانی بود از طریق شبکه های مجازی با چند نفراز هموطنانمون آشنا میشه. این چند نفر بهش پيشنهاد میدن که بیاد ایران و ایشون رو که کوه نورد هم نبود ببرن کوه دماوند!! ایشون هم با قرارهايی که باهاشون میزاره پامیشه میاد ايران اما تا میرسه به ایران از این آقا یا خانوما خبری نمیشه! میگفت که هرچقدر زنگ زدم پیام دادم جواب ندادن. خودش تصمیم میگیره بیاد و بره کوه. میاد کوه دماوند و بلاخره میرسه به بارگاه سوم. روز صعود با چندتا گروه خارجي همراه میشه که بره قله اما بین راه خسته میشه و نفرات تنهاش میزارن و میرن. میگفت خوابم برده بود وقتی بیدارشدم همه جارو تاریک میدیدم. خدابهش رحم کرده بود. میگفت من اصلا کوهنورد نیستم و کوهنوردی هم نکردم بهم گفتن که بیا ما تورو میبریم کوه و میگفت تو صفحه مجازیشون عکسایی هم از کوه داشتن که متأسفانه فقط تو مجازی بود تو واقعیت یه چیز دیگه بودن. موقع رفتن هم خیلی خوشحال بود که پیش ما اومده بود و عکس یادگاری هم گرفت و گفت به خانوادم نشون میدم که وقتی اصلا وضیعتم خوب نبود این نفرات بهم رسیدن و حالم خوب شد. صبح فردا که ما رفته بودیم قله میاد که از ما خداحافظی کنه و بره میبینه نیستیم یه شکلات به قفل در بسته و رفته بود.

خانم لهستانی در بین دوستان همنوردمان

بعد از رفتم خانم شام خوردیم چای درست کردیم خوردیم ساعت 9.30 شب بود که کوله ی قله رو هم جمع و جور کردیم خوابيدیم. ساعت 4.30 شب بیدارشدیم صبحانه خوردیم فلاسک هارو با آب جوش و چای پر کردیم. تقریبا ساعت یک ربع مونده به 6 به سمت قله حرکت کردیم. تو پناهگاه یه خانوم و آقایی که اهل تهران بودن هم با آقای سپهری هماهنگي کردند که با ما به سمت قله بیان. هوا هنوز روشن نشده بود تاریک بود همه جا فقط چندتا روشنایی چراغ پیشانی کوهنوردارو میدیدی که تو اون باد سردی که می وزید به سمت قله حرکت میکردند. با نور چراغ پیشانی با سرعت یکنواخت پا به پای هم به سمت قله حرکت میکردیم سکوت همه جارو گرفته بود فقط صدای قدم هات بود با صدای نفس های خودت و همنوردت. باد و سرما هرگونه حرکت اضافی رو ازت گرفته بود کم کم هوا داشت روشن می شد. یک نیم ساعتی بود که به سمت قله حرکت میکردیم کمی ایستادیم تا نفسی تازه کنیم آقای سپهری مثل همیشه عالی سرحال بشاش برامون شروع به آواز خوندن کردند. همین صداي دلنشین کافی بود تا سرحال تر از قبل بشیم. به راه افتادیم و در طول مسیر تنها چیزی که میچسبید آوازهای استاد سپهری بود که تا خود قله برامون خوندند. نزدیکی های آبشار یخی باز کمی توقف کردیم و استراحت کردیم و از تنقلاتی که برداشته بودیم خوردیم. ساعت 9.45 دقیقه رو نشون میداد. به راه افتادیم آقاي سپهری که منطقه مثل کف دستشون میشناختن منطقه رو بهمون توضیح میدادن مسیرهای صعود خود منطقه که کجاها پناهگاه هست مسیر صعود چجوری هست و خیلی چيزهاي دیگه که همیشه راهنمایی آقاي سپهري تازگی داره و این نشان از دانش کوهنوردی ایشون هست.

تپه گوگردی

تقریبا نزدیکی های تپه گورگردی رسیدیم نشستیم کمی استراحت کردیم چای خوردیم و راه افتادیم نزدیکی های قله کمی فاصله گرفتم تا برم بالا و دوستان که میان فیلم بگیرم زیر قله روی سنگ ها نشستم کم کم دوستان میرسیدند شروع به فیلم برداری کردم همه نفرات سرحال و خوشحال بودند. نزدیکی قله دست به دست هم همگی باهم به قله رفتیم. همدیگرو در آغوش گرفتیم و خوشحال که همه باهم با یه حس حالی که بايد اونجا باشی تا بدونی که چه حسی داره شروع به عکس گرفتن کردیم.

ساعت دوازده بود که به قله رسیدیم. عکس گرفتیم کمی استراحت کردیم ساعت یک به سمت پناهگاه حرکت کردیم. ساعت 4 به بارگاه سوم رسيدیم سریع یه ناهار با چای درست کردیم خوردیم و شروع به جمع کردن وسایلا کردیم. ساعت 5.30 بود که به سمت گوسفند سرا حرکت کردیم ساعت 7.30 به گوسفند سرا رسیدیم نشستیم و منتظر قاطرچی که کوله هامون رو بیاره پایین شدیم که از شانس ما کوله هارو اشتباهی فرستاده بود پایین. یک ساعت معطل شدیم که کوله برسن. بلاخره ساعت 8.30 بود که کوله ها رسیدن سوار وانت شدیم و به سمت پلور حرکت کردیم. ساعت 9.30 در ورودی دماوند که پارکینگ هست سوار ماشین شدیم و به سمت تهران حرکت کردیم ساعت یازده شب به ترمینال رسیدیم. تنها ماشینی که مونده بود اوتوبوس تهران اورمیه بود که سوار شديم و به اورميه رفتیم. ساعت ده صبح به اورمیه رسیدیم و ساعت 11 با اتوبوس به نقده اومدیم و در نهایت 12 به نقده رسیدیم که آقاي آذریفر جا داره ازش تشکر کنیم به استقبالمون اومده بوند و با ماشین رسوندنمون خونه هامون.

از تک تک دوستاني که دربرنامه حضور داشتند و در کنار هم برنامه لذت بخش و به یاد ماندنی رقم زدیم نهایت تشکر رو دارم.

نفرات حاضر در برنامه: آقایان اسماعیل سپهری، قربان حبیبی، هادی باغبان، بابک علیزاده و مسلم عسگری.


باراک اوباما در کنار بر گری (Bear Grylls) یکی از مشهورترین برنامه سازهای ماجراجویی در تلویزیون آمریکا

چند وقت پیش در یک رئالیتی شو باراک اوباما رئیس جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا به همراه بر گری (Bear Grylls) یکی از مشهورترین برنامه سازهای ماجراجویی در آمریکا ظاهر شد تا توجه همه رو معطوف تغییرات آب و هوایی کنه ولی آیا واقعیت همینطوره؟؟

سایت پایتوم (Pythom) در پست خود می نویسد که رومه نیویورک تایمز در گزارش خود می گوید که هدف اینگونه برنامه ها برای کاخ سفید دسترسی به مردمی ست که به اخبار نگاه نمی کنند و رومه نمی خونند تا به این ترتیب چنین افرادی رو مخاطب خود قرار دهند.

در یک خبر دیگه نیز که اخیرا منتشر شده و به یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مربوط است، هیلاری کلینتون ادعا کرده که مادرش نام او را به خاطر علاقه ای که به ادموند هیلاری کوه نورد معروف استرالیایی و اولین فاتح اورست در زمان بارداری هیلاری کلینتون داشته انتخاب کرده است.

اما موضوع اصلی درباره نام هیلاری کلینتون این است که وقتی مادر هیلاری نام او را در سال 1947 بعد از خواندن مقاله ای درباره ادموند هیلاری انتخاب کرده ادموند هیلاری یک زنبوردار معمولی در استرالیا بوده و درآمد متوسطی از این راه داشته است.

لازم به ذکر است که ادموند هیلاری اورست را در سال 1953 یعنی 6 سال بعد از تولد هیلاری کلینتون، به همراه تنزینگ نورگی شرپای نپالی صعود کرده است.


صعودهای پست منسون در نپال آغاز شده که شامل چند صعود جالب در قلل مرتفع اورست و لوتسه بوده و چوآیو و ماناسلو مثل همیشه شلوغ خواهد بود. چین شروع صعودها از سمت تبت را به خاطر زله سال گذشته انکار می کند ولی صعودها در تب و تاب کامل هستند. شاهراه دوستی مرز تبت و نپال به روی خارجی ها همچنان بسته است ولی برای نپالی ها این مسیر باز است ولی با این حال آنها باید اول به لهاسا پرواز کرده و ار آنجا به شیشا پانگما و چوآیو و اورست برگردند.

جبهه جنوبی لوتسه

تلاش کوه نورد کره ای سانگ تائک هونک بر روی جبهه جنوبی لوتسه از چند سال گذشته به یک تشریفات مذهبی تبدیل شده است. او قبلا چهار بر روی جبهه بدنام این قله تلاش کرده که سه تای آن در طول سه سال گذشته بوده است. اسپانسر این کوه هنورد اهل کره جنوبی که در نپال به سر می برد، برنامه National Geographic Explorers می باشد. سال گذشته آنها چهار تلاش برای صعود قله داشتند که حداکثر ارتفاعی که به آن دست یافتند 8،200 متر بود.

اورست

در حالت کلی فقط کسری از صعودهای اورست در پاییز رقم خورده امسال دو تیم با هدف جذاب مشابه در این قله به سر می برند: کیلیان ژورنت (شرح صعود اینجا) که در فکر ثبت یک صعود سرعتی ست و نابوکازو کوریکی  (شرح صعود اینجا)که در فکر صعود سولو این قله است. هر دو تیم بدون استفاده از کپسول اکسیژن و طناب ثابت گذاری شده از سمت شمالی اورست اقدام به صعود خواهند کرد. 

آدام بیلیسکی از لهستان و الیزابت روول از فرانسه در حال آماده سازی برای صعود یک مسیر نو در اورست هستند. اما خبرها حاکی ست که صعود آنها به خاطر شکستن بازوی آدام در تمرینات به حالت تعلیق درآمده است.

دائولاگیری و شیشاپانگما

امسال حداقل یک بر روی هر قله تلاش خواهد کرد. شرکت Altitude Junkies به نظر تنها تیمی ست که راهی بیس کمپ دائولاگیری شده و یک گروه از شرپاها و باربرها نیز انتظار می رود در 9 سپتامبر به بیس کمپ برسند.

اکسپدیشن شیشاپانگما RMI نیز به لهاسا پرواز کرده و به زودی ترکینگ خود به سوی بیس کمپ شیشا را آغاز خواهند کرد.

ماناسلو و چوآیو

این فصل تمامی صعودهای این دو قله رزرو شده. امروز صبح گزارش شده که چندین تیم وارد بیس کمپ چوآیو شده اند. 

در ماناسلو نیز بازیگر اصلی سون سامیت (Seven Summit) می باشد. با بیش از 60 مشتری خارجی این اپراتور بیشترین تعداد شرپا را نیز در اختیار دارد. شرپاها هم اکنون در حال ثابت گذاری هستند و کوه نوردان نیز در حال همهوایی به سر می برند. 

 

منبع خبر و تصویر: Pythom


غروب آفتاب در نانگاپاربات (تصویر از فرران لاتوره)

علیرغم تعداد اندک صعودها در قره قروم پاکستان همه تیم ها صحیح و سالم به خانه هایشان بازگشتند. در واقع صعودهای فصل تابستان در قره قروم چند هفته پیش به پایان رسیده ولی تلاش بر روی مسیری نو در  جبهه جنوب غربی گاشربروم 1 این مدت زمان رو یخورده بیشتر طول داد.

در K2 امسال شاهد حضور بیش از صد نفر بودیم ولی با نامساعد بودن هوا و بهمنی که تمامی تجهیزات کمپ سه رو با خود به پایین دست جارو کرد، برای دومین سال پیاپی شاهد هیچ صعودی در این قله نبودیم. 

در نانگاپاربات دو تیم کوچک مستقل در تلاش برای صعود مسیر 2000 مسنر در جبهه شمالی بودند که هوای بد باعث بازگشت این تیم از ارتفاع 7،800 متری شد. این تیم ها تصمیم گرفتند تا مسیر 1953 بول (Buhl) رو صعود کنند. چند روز بعد دو کوه نورد بلغاری که جبهه شمالی رو شروع کرده بودند به سمت جبهه کینشوفر تغییر مسیر دادند و بعد از مشکلاتی که در پیدا کردن مجرای درست برای رسیدن به قله از جبهه کینشوفر داشتند توانستند به همراه فرران لاتوره به قله نانگاپاربات برسند.

در برودپیک دو کوه نورد اسلوونیایی به نام های آلش چسن و لوکا لیندیچ در مرحله هم هموایی برای صعود گاشربروم چهار، در هفته دوم جولای به قله برودپیک رسیدند. آنها در برودپیک هیچ طنابی ثابت گذاری نکرده و هیچ کمپی برپا نکردند. 

اما تیم های دیگه به این شانس در صعود برودپیک دست نیافتند. اسکار کادیاک اسپانیایی که تنها برودپیک رو از حلقه چهارده قله بالای هشت هزار متری خود کم داره دوبار اقدام به صعود این قله کرد ولی نتوانست بیشتر از ارتفاع 7،800 متری بالاتر برود. 

مسیر کوه نوردان چک در جبهه جنوب غرب گاشربروم 1

در گاشربروم 1 مینگما گیالجی شرپا موفق شد در چهارم آگوست بعد از ترک کی 2 به خاطر بهمن مهیب در کمپ سه، یک تیم هشت نفره را به قله هدایت کند و با موفقیت صعود کنند. قبل از این صعود یک تیم لهستانی قصد تراورس گاشربروم ها رو داشت ولی نهایتا راهی گاشربروم یک شده بود که به دلیل نامساعد بودن هوا پیشرفتی حاصل شان نشده بود. 

در همین راستا کوه نوردان اهل چک مارک و اوندرا تا ارتفاع 7،500 متری مسیر نرمال گاشربروم 1 همهوایی کرده بودند که راهی یک صعود آلپاین در جبهه جنوب غربی در 9 آگوست شدند. آنها با هوای بد مواجه شدند و بعد از چند روز منتظر ماندن در ارتفاع 7،700 متری به این نتیجه رسیدند که باید برگردند. 

در گاشربروم 2 شرایط بد هوای به این معنی بود که اکثر کوه نوردان حاضر در این قله نتونستند به قله برسند ولی با این حال در تاریخ 26 جولای یک گروه هشت نفره به قله رسیدند.

مسیر صعود کوه نوردان اسلوونی به گاشربروم 4

در دیگر قلل قره قروم شاید داستان صعود گرده شمال غربی گاشربروم 4 برای چهارمین بار در تاریخ این قله توسط آلش چسن و لوکا لیندیچ از اسلوونی موفق ترین صعود این فصل به شمار بره. این دو کوه نورد قصد داشتند تا جبهه شرقی این قله رو صعود کنند ولی دریچه هوایی برای این تلاش خیلی کوتاه مدت بود و به همین خاطر این دو به سمت گرده شمال غربی رفته و در 26 جولای به قله شمالی گاشربروم 4 رسیدند.

آنطرف تر از قره قروم دو کوه نورد فرانسوی قله تریچ میر (Tirich Mir) به ارتفاع 7،708 متر را به سبک آلپاین و بدون استفاده از کپسول اکسیزن و طناب ثابت گذاری شده صعود کردند. این صعود از مسیر سال 1967 چک بود. آنها سپس قلل Dir Gol Zom به ارتفاع 6،800 متر و Ghul Laszt Zom به ارتفاع 6،600 متری را صعود کردند.

رالف دوجموویتس و نانسی هنسن در این فصل دو تلاش ناموفق بر روی قلل هفت هزار متری صعود نشده داشتند. گاشربروم 6 و پروقپا ری (Proqpa Ri). در گاشربروم 6 آنها در ارتفاع 6،400 متری توسط یک مانع سنگی بزرگ متوقف شدند ولی در پروقپا ری آنها در ارتفاع 6،300 متری به دلیل شرایط بد مسیر بازگشتند.

تلاش فلیکس و ماتیاس در موستاق تاور نیز ناموفق بود. آنها نیز از هوای بد ضربه خوردند. در حالی به ارتفاع 6000 متری در گرده جنوب شرقی رسیده بودند هوای خوب طولی نکشید که جای خود را به یک شرایط بد هوایی داد. 

و نهایتا توماس هوبر آلمانی در حال بازگشت به جبهه شمالی لاتوک 1 به ارتفاع 7،145 متر می باشد. او قبلا در 5 جولای از یک سقوط 16 متری در حال اجرای یک پروژه فیلمبرداری جان سالم به در برده بود. او که قبل از سقوط خود برنامه ریزی کرده بود و اکنون بعد از ریکاوری سریع خود در فکر یک سفر کوتاه برای لذت بینهایت در اکسپدیشن پاکستان هست. 

آمار نهایی قلل بالای هشت هزار متری در پاکستان:

K2: بدون صعود

نانگاپاربات: 3 صعود

گاشربروم 1: هشت صعود

برودپیک: 2 صعود

گاشربروم2: هشت صعود

 

منبع خبر و تصاویر: Pythom


نابوکازو کوریکی

نابوکازو کوروکی (Nobukazu Kuriki) کوهنورد ژاپنی که سال گذشته بیشتر انگشتان خود رو در گرده غربی اورست از دست داد، امسال برای ششمین بار در تلاش است تا اورست را به شکل سولو و بدون استفاده از کپسول اکسیژن در فصل منسون (هوای نامتعادل در فصل غیر نرمال برای صعود) صعود کند. این کوه نورد 34 ساله امسال قصد دارد تا از جبهه شمالی در تبت تلاش خود را آغاز کند.

تصویر نابوکازو بعد از حادثه سال گذشته در اورست

همانطور که گفته شد او سال گذشته از جبهه نپال تلاش خود را آغاز کرد ولی برای پنجمین بار شکست خود. نابوکازو در تلاش سال گذشته خود تا ارتفاع 8،150 متری یعنی 200 متر بالاتر از گذرگاه جنوبی پیش رفت ولی هوای بد و بارش سنگین برف و باد شدید مانع پیشروی او شد. لازمه که اضافه کنم او تنها یک انگشت کاملا سالم دارد.

منبع خبر و تصویر: Adventure Sports


سیمونه مورو یکی از نام های "کوهنوردی سنگین وزن" به همراه تامارا لونگر قصد دارد در زمستان راهی تراورس گاشربروم یک معروف به قله پنهان شود.


این دو کوهنورد قصد دارند از قله گاشربروم یک راهی منطقه ای گرده ای معروف به گاشربروم لا در ارتفاع 6،500 متری شوند و از آنجا راهی قله گاشربروم دو شوند.


لازم به ذکر است قله گاشربروم دو اولین بار توسط خود سیمونه در زمستان صعود شده است. صعود این دو قله در زمستان یک پیروزی چشمگیر خواهد بود.

در سال 1984 یکی از قوی ترین تیم های تاریخ هیمالیا متشکل از رینهولد مسنر، هانس کمرلندر این دو قله را در تابستان صعود کردند که در آن زمان اولین تراورس دو قله هشت هزار متری بدون بازگشت به بیس کمپ بود و تا به حال در هیچ فصلی این صعود تکرار نشده است. سیمونه میگه که 35 سال بعد من و تامارا قصد داریم این موفقیت رو در زمستان تکرار کنیم.

تامارا و سیمونه به جای همهوایی سنتی از اتاق هایپرباریک در زادگاهشان در بوانو ایتالیا استفاده می کنند. آنها دو هفته است که در این اتاق خوابیده اند و از امروز 24 ساعت هفت روز هفته رو روی تردمیل تمرین خواهند کرد. فیزیولوژیست ها بر روی این تست و تاثیر و ماندگاری این تست بعد از بازگشت از قره قروم پاکستان از نزدیک در حال نظاره هستند.

به نقل از ExplorersWeb


Mount Roraima's prow
​​​​​​

کوه رورایما با قله ای پهن به پهنای 31 کیلومتر مربع که از هر طرف با دیواره ها محاصره شده است. 

این قله پهن در گویانا واقع شده و ارتفاع آن به 2،810 متر می رسد. یکی از دیواره های بزرگ آن که یک کوه نورد بریتانیایی قصد صعود و گشایش یک مسیر نو در آن را دارد، 600 متر ارتفاع دارد. این کوه نورد بریتانیایی لئو هالدینگ (Leo Houlding) نام دارد. او 39 ساله است و یکی از دیواره نوردان تاپ بریتانیا به شمار می رود

به نقل از ExplorersWeb


Andy Pollitt climbing Punks in The Gym (32) at Arapiles, Australia.

اندی پولیت (Andy Pollitt) سمبل سنگ نوردی دهه هشتاد و نود میلادی دیروز 13 نوامبر 2019 در بیمارستان ملبورن در سن 56 سالگی درگذشت. 

اندی که در یک خانواده هنرمند انگلیسی متولد شده بود، زندگی خود را به شیوه متفاوت تری ادامه داد و به سنگ نوردی روی آورد. با اینکه او متولد و بریتانیا بود، به استرالیا عشق می ورزید و در اوایل دهه 90 میلادی به منطقه کمپی The Pines مهاجرت کرد و فرهنگ خودش رو هم با خودش به اونجا آورد و باعث شد شب های کمپ آتیش های زیادی اون دوروبر روشن بشه.

میراث تاریخی او پیروز شدن بر مسیر Punks in The Gym در سن 32 سالگی بود که سخت ترین صعود در استرالیا بود و بعد از مدت ها تلاش و چند سال بلاخره مسیر یاد شده رو تاپ کرد. این تلاش به قدری مهم بود که در تیتر بیوگرافی او در سال 2016 قرار گرفت.

 


Tommy Caldwell and Alex Honnold

دو دیواره نورد آمریکایی یعنی الکس هانولد و تامی کالدول یک مسیر جدید آزاد در ال کاپیتان واقع در دره یوسمیت صعود کردند. 

این دو کوهنورد به همراه دیگر همنورد خود یعنی کوین یورگنسن به مدت سه هفته بر روی یک مسیر آزاد و نو در ال کاپیتان کار کردند تا اینکه توانستند در غیاب دیگر دوستشان یعنی کوین یورگنسن این مسیر را تاپ کنند. لازم به ذکر است که  در حال حاضر جزئیات زیادی از این صعود در دست نیست.

لازم به ذکر است که کالد ول، هانولد و یورگنسن از برجسته ترین سنگ نوردان آمریکا در سال های اخیر بودند که نام خود را بر روی مسیرهای نو زیادی در دره یوسمیت ثبت کرده اند که چند تا ازاین صعود ها به این شرح می باشد.

کالد ول در سال های اخیر به این صعودها اقدام کرده: مسیر West Buttress در سال 2003، مسیر  Dihedral Wall در سال 2004، مسیر Magic Mushroom در سال 2008، و یکی از سخت ترین مسیرهای دیواره نوردی جهان یعنی مسیر  Dawn Wall در سال 2015 به همراه کوین یورگنسن. هانولد نیز در سال 2017 مسیر Freerider را به شکل فری سولو و بدون استفاده از طناب صعود کرد. در سال 20 نیز کالد ول و هانولد یک رکورد سرعتی در مسیر دماغه The Nose را نماد ال کاپیتان به شمار می رود را در کمتر از دو ساعت صعود کردند. 

به نقل از PlanetMountain


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جنگ نرم